چه کسی به شما گفت که به حج می روید و چه احساسی داشتید وقتی این خبر را شنیدید؟
پدرم این خبر را به من دادند و احساس من غیر قابل توصیف بود.
اعضای خانواده بعد از شنیدن خبر مسافرت شما چه احساسی داشتند؟
ضمن خوشحالی برای بنده احترام خاصی می گذاشتند و مکرراً احترام بنده را به کوچکترها سفارش می کردند.
وفتی به آنجا رسیدید چه کاری انجام دادید؟
پس از رسیدن توجیه و توصیه های لازم مدیر کاروان و عالم کاروان و بعد از غسل زیارت و وضو گرفتن به حرم مطهر پیامبر مشرف شدیم.
از بهترین لحظات این سفر برایمان بگویید؟
لحظه ای که مناره و حیاط مسجد النبی را با چشم دیدم تعجب کردم که خدایا حقیقتاً این نعمت( مشرف شدن به فبر مطهر) خواب است یا بیداری، نمی توانم توصیف کنم، زبان و عقل من عاجز است.
آیا می خواهید دوباره آن لحظه برسد و به آنجا بروید؟
دوباره نه، بلکه تا زنده ام هر سال، هر ماه نصیب من و تمامی آرزومندان گردد.
آیا در آنجا به جاهای تاریخی رفتید نام ببرید؟
بله. مسجر قبا، مسجد حدیبیه، مسجد حضرت فاطمه زهرا(س)، عرفات، مسجد شجره، کوه ثور، احد، و...
می توانید در مورد کوه ثور برای ما توضیح بدهید؟
کوه ثور. وقتی که مشرکان مکه تصمیم داشتند پیامبر اکرم(ص) را بکشند، حضرت شب از منزل خارج شده و به طرف کوه ثور رفتند و در آنجا به اذن خداوند در امان ماندند.
در آخر اگر حرفی دارید، بفرمایید.
آرزو دارم که خداوند به تمامی دوستان و آشنایان و اقوام و مربیانم و تمامی مسلمانان آرزومند توفیق این سفر را عنایت فرماید.
منبع: ماهنامه نسیم کانون الزهرا گرمی