الهی عده ای تو را در آسمان جستجو می کنند و من در درون خویش.
الهی چگونه ناامید باشم که کریمی چون تو صاحب من است.
الهی چگونه به خود نبالم که تو از روح خود در من دمیده ای.
الهی تو را می پرستم که تو لایق پرستشی و تو را می ستایم که تو لایق ستایشی.
الهی آن کس که بر تو عاشق شد هم دنیا را دارد و هم آخرت، اما تو خود بگو که با آنها چه کند وقتی تو هستی؟
الهی هر که تو را دارد چه ندارد و هرکه تو را ندارد چه دارد؟
الهی فرصت ها می گذرد و از دست می رود تو از ما بگذر تا از دست نرویم.
الهی فرصت اندک است و یک ابدیت در پیش خوشا که این اندک و آن ابد با تو بگذرد.
الهی عطش را آب کاهدد، آبی از کامت خواهم که عطشم را زداید.
الهی شرم دارم که از تو جز تو خواهم که از بزرگی چون تو خواستن عین بی ادبی است.
الهی چشمک بصیرتم ده، گوش دادی شنیدنم ده، لب دادی کامم ده، جان دادی جانانم ده.
الهی بینا تر از آنکس که تو را می بیند کیست به دیدار خوبانت نایلم کن.
الهی در شگفتم از مردمی که بر روزی و رزقی که تو عطا می کنی به و قیمت می نهند.
منبع: ماهنامه نسیم کانون الزهرا گرمی