کانون های فرهنگی و تربیتی استان اردبیل

وبلاگی در مورد برنامه‌های کانون‌های فرهنگی و تربیتی

کانون های فرهنگی و تربیتی استان اردبیل

وبلاگی در مورد برنامه‌های کانون‌های فرهنگی و تربیتی

مبعث رسول مکرم اسلام مبارک باد

 

بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.

همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانه‌ها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پاره‌ای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشته‌اند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی(علیه السلام) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی(علیه السلام) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانشان نیز اشاره شده است.

بنابراین(و همانگونه که قرآن نیز ذکر می‌نماید) دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را همچون نزدیکترین کسان خود می‌شناخته اند. با مراجعه به تاریخ می‌توان افراد زیادی را یافت که در انتظار ظهور و بعثت پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده‌اند و افرادی از میان آنها، حتی به امید دیدار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به محل سکونت، مکان هجرت و یا حتی گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر هجرت کرده بودند که به عنوان نمونه، می‌توان به بحیرای راهب اشاره نمود.

ادامه مطلب ...

مختصری از زندگی امام کاظم علیه السلام

 

نام: موسی

پدر و مادر: امام صادق علیه السلام و حمیده

شهرت: عبد صالح، کاظم، باب الحوائج

کنیه: ابوالحسن، ابوابراهیم

زمان و محلّ تولّد: صبح روز یک شنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء» واقع در بین مکه و مدینه.

زمان و محلّ شهادت: 25 رجــب سال 183 قمری، در زندان هارون، در بغداد در سن 55 سالگی، به دستور هارون مسموم شده، و به شهادت رسید.

مرقد شریف: شهر کاظمین(نزدیک بغداد)

دوران زندگی: دو بخش:

1- دوران قبل از امامت، از سال 128 تا 148 قمری(20سال)

2- دوران بعد از امامت، از سال 148 تا 183(35سال) که در عصر طاغوت هایی به نام های: منصور دوانیقی، مهدی عبّاسی، هادی عبّاسی و هارون الرّشید بود، و بیشتر دوران امامتش(23سال و دو ماه و 17 روز) در عصر خلافت هارون(پنجمین خلیفه عباسی) بود، و آن حضرت در این عصر، سال ها در زندان های متعدد به سر برد.

بنیاد پاک... میلاد فرخنده:

به نظر می رسد که روستای ابواء، واقع در راه مکّه و مدینه، بیش از سایر جاها، قافله های حجّاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد، زیرا آرامگاه مادر پیامبر، آمنه دختر وهب، در آنجا قرار داشته است. در راه بازگشت از حج بیت الله الحرام قافله امام ابوعبدالله صادق علیه السلام در این روستا توقف کرد. آن روز بنابر مشهورترین روایات 17 صفر سال 128 هجری قمری بود که امام برای میهمانانش سفره غذا گسترده بود که و پیکی از جانب زنانش به سوی او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وی برساند.

پدر و مادر امام کاظم علیه السلام:

پدرش: پیشوای هدایت، ابوعبدالله جعفر بن محمّد علیه السلام ملقب به صادق بود.

مادرش: حمیده بربریه که شاید از مردم اندلس و یا از مردم مغرب بوده است. لقب این زن بزرگوار «حمیده مصفّاة» بود. حمیده یکی از زنان با فضیلت به شمار می آمد، زیرا به کار مهّم نشر رسالت همّت می گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش را نیز روایت می کرد. از ابن سنان از سابق بن ولید از معلّی بن خنیس روایت شده است که ابوعبدالله علیه السلام فرمود: «حمیده مثل شمش طلا از هر آلودگی و چرکی پیراسته است. فرشتگان پیوسته او را پاسبانی می کردند تا به من رسید و این کرامتی از خداوند بود در حق من و حجّت پس از من».

ادامه مطلب ...

خیر مدرسه ساز کشور، حسنعلی علیپور درگذشت

 

بزرگ مرد خیر مدرسه ساز اردبیلی مرحوم حاج حسنعلی علیپور دیجوجین که به یاد تعداد شهیدان کربلا 72 مدرسه ساخته بود در گذشت. حسنعلی علیپور از خیرین مدرسه ساز اردبیل به دلیل سکته مغزی در بیمارستان علوی بستری بود، امروز چشم از جهان فرو بست.

وی به یاد تعداد شهیدان عرصه خونین نینوا 72 مدرسه را با هزینه شخصی خود ساخت و در اختیار اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل قرار داد. گفتنی است:  وی همه زندگی و حتی خانه مسکونی خود را علاوه بر مدرسه سازی در ساخت مکان های عام المنفعه از قبیل حمام، درمانگاه، مسجد وقف نمود. این ضایعه دردناک و فقدان آن بزرگوار را که از خیرین نیکوکار و دلسوز برای دانش آموزان مناطق محروم و از جایگاه معنوی بالایی برخوردار بود، به محضر خانواده مکرم، دیگر بستگان آن مرحوم، عموم مومنین، خیرین نیکوکار و مدرسه ساز، جامعه محترم فرهنگیان و دانش آموزان عزیز تسلیت و تعزیت عرض نموده و برای آن فقید سعید، غفران الهی، علو درجات و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسالت می نماییم.

مختصری از زندگی حضرت زینب

 

حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند. نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و... پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد.

در آن زمان که صدیقه کبری علیها السلام به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری سلام الله علیها متولد گشت، صدیقه طاهره علیها السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که  سه روز گذشت، رسول خدا صلی الله علیه و آله مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود، نخست، به منزل حضرت زهرا علیها سلام وارد گشتند. امام علی علیه السلام خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی می باشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که  این را در لوح محفوظ نوشته ایم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری علیها سلام شبیه است.

ادامه مطلب ...

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین(ع)

تبریک میلاد امام علی و روز پدر 

حضرت على(ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد.

بخش هاى زندگانى على(ع):

با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام(ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سى سال زندگى نمود، مى‏توان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام

2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه

3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام

4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت

5- دوران خلافت آن بزرگوار

ادامه مطلب ...

برگزاری دوره ی آموزشی غیرحضوری پانا در استان اردبیل

 

دومین دوره ی آموزش غیرحضوری پانا در استان اردبیل برگزار گردید. اولین دوره ی این آزمون سال گذشته در سطح استان برگزار و در جریان آزمون سال قبل بیش از 1500 نفر از دانش آموزان علاقه مند دوره ی تحصیلی متوسطه مناطق و نواحی استان شرکت نموده و 877 نفر موفق به کسب نمره ی قبولی(12) گردیدند. در سال جاری پیش بینی می شود استقبال دانش آموزان از این طرح افزایش داشته باشد. منابع آموزشی آزمون از طریق وبلاگ آموزشی خبرگزاری پانا استان به آدرس Pana.blogsky.com در اختیار شرکت کنندگان در دوره قرار گرفت و علاقه مندان می توانند با مراجعه به وبلاگ نسبت منابع را دانلود نمایند. لازم به ذکر است نفراتی که حداقل نمره را کسب نمایند گواهینامه دریافت نموده و جهت حضور در دوره ی آموزشی حضوری استانی دعوت خواهند شد.

بخشی از کتاب «فاطمه فاطمه است» از معلم شهید علی شریعتی

تسلیت ایام فاطمیه 

از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه یک «زن» بود، آنچنان که اسلام می خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.

وی در همه ابعاد گوناگون «زن بودن» نمونه شده بود.

مظهر یک «دختر»، در برابر پدرش.

مظهر یک «همسر»، در برابر شویش.

مظهر یک «مادر»، در برابر فرزندانش.

مظهر یک «زن مبارز و مسئول»، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش.

وی خود یک «امام» است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایدآل برای یک «زن»، یک «اسوه»، یک «شاهد» برای هر زنی که می خواهد «شدن خویش» را خود انتخاب کند.

او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، «چگونه بودن» را به زن پاسخ می داد.

نمی دانم چه بگویم؟ بسیار گفتم و بسیار ناگفته ماند.

در میان همه جلوه های خیره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بیش از همه برای من شگفت انگیز است این است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظیم علی است.

او در کنار علی تنها یک همسر نبود، که علی پس از او همسرانی دیگر نیز داشت، علی در او به دیده یک دوست، یک آشنای دردها و آرمان های بزرگش می نگریست و انیس خلوت بیکرانه و اسرار آمیزش و همدم تنهائی هایش. این است که علی هم او را به گونه دیگری می نگرد و هم فرزندان او را. پس از فاطمه، علی همسرانی می گیرد و از آنان فرزندانی می یابد. اما از همان آغاز فرزندان خویش را که از فاطمه بودند با فرزندان دیگرش جدا می کند. اینان را «بنی علی» می خواند و آنان را «بنی فاطمه».

شگفتا، در برابر پدر، آن هم علی، نسبت فرزند به مادر.

و پیغمبر نیز دیدیم که او را به گونه دیگری می بیند. از همه دخترانش تنها به او سخت می گیرد، از همه تنها به او تکیه می کند. او را –در خردسالی– مخاطب دعوت بزرگ خویش می گیرد.

نمی دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟

خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از «مریم» سخن می گفت.

گفت، هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده اند. هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب، ارزش های مریم را بیان کرده اند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه شان را به کار گرفته اند. هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند. اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندیهای همه در طول این قرن های بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانسته اند عظمت های مریم را باز گویند که :«مریم مادر عیسی است».

و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم، باز درماندم، خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه بزرگ است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که: فاطمه دختر محمد(ص) است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است.

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.

فاطمه، فاطمه است.

شهادت حضرت فاطمه(س) را به خدمت فرزند عزیزش امام زمان(عج)  

و شیعیان علی(ع) تسلیت عرض می نمایم.

بهار و من

بهار نه خوش گلیر، روحا داد وئریر

خیاله، دویغویا قول- قاناد وئریر

وارالسون شعریمیز، شاعرلریمیز!

هر گله، چیچکه تزه آد وئریر

چیخیر داغ دوشونه کورپه قوزولار

طرلانین سسینی عکس ائدیر سولار

سحر یوخوسوندان آییلدیر منی

سینه مه سیغمایان بویوک دویغولار

کونول دینج دورماییر، اویناییر ینه

ارلدن عاشقم حیات شعرینه

ایلک دفعه اوغلومین الیندن توتوب

چیخمیشام سحرین طرلان سیرینه

ئولومه جان وئرمه، ئولسن بهاردا

کونول مقدسدر، قالماسین داردا

بهارین عشقیله چیخیر یووادان

بالاسی دالیندا قاریشقالاردا

یاشیل کوینگینی گیینیر مئشه

یاخاما قوش کیمی قونور بنفشه

قوی مندن درس آلسین قوجا طبیعت

اودا کونلوم کیمی گولسون همیشه

بهار نه خوش گلیر، روحا داد وئریر

خیاله، دویغویه قول- قاناد وئریر

وارالسون شعریمیز، شاعرلریمیز!

هر گله، چیچکه تزه آد وئریر

صمد وورغون- 1937 ایجی میلادی ایلینده

برآمد باد صبح و بوی نوروز

برآمد باد صبح و بوی نوروز

به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال

همایون بادت این روز و همه روز

چو آتش در درخت افکند گلنار

دگر منقل منه آتش میفروز

چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست

حسدگو دشمنان را دیده بردوز

بهاری خرمست ای گل کجایی

که بینی بلبلان را ناله و سوز

جهان بی ما بسی بودست و باشد

برادر جز نکونامی میندوز

نکویی کن که دولت بینی از بخت

مبر فرمان بدگوی بدآموز

منه دل بر سرای عمر سعدی

که بر گنبد نخواهد ماند این گوز

دریغا عیش اگر مرگش نبودی

دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

سعدی، دیوان اشعار، غزلیات

تبریک عید سعید نوروز

عید باستانی نوروز مبارک باد

در آستانه ی بیداری دوباره ی طبیعت، نو شدن زمین و جشن شکوفه ها عید باستانی نوروز را به تمامی هم وطنان عزیز و گرامی تبریک عرض نموده سالی پر بار، موفقیت آمیز، با صحت و سلامتی در کنار خانواده برایتان آرزومندم. امیدوارم بهار زیبای عمرتان هرگز پاییزی نشده و موفق و موید باشد.

امشب در رحمت به سماوات شده باز

میلاد با سعادت حضرت محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام را به عموم دوستداران شان تبریک عرض می نمائیم.

از بام و در کعبه به گردون رسد آواز
کامشب در رحمت به سماوات شده باز
بت های حرم در حرم افتاده به سجده
ارواح رسل راست هزاران پر پرواز
کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر
مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز
جا دارد اگر در شرف و مجد و جلالت
امشب به سماوات کند خاک زمین ناز
از ریگ روان گشته روان چشمه ی توحید
یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز
دشت و در و بحر و برو، جن و بشر و حور
در مدح محمد همه گشتند هم آواز
هر ذره ی کوچک شده یک مهر جهان تاب
هر قطره ی ناچیز چو دریا کند اعجاز
جبرئیل سر شاخه ی طوبی چو قناری
در وصف محمد لب خود باز کند باز
جبرئیل چه آرد؟ چه بخواند؟ چه بگوید؟
جایی که خداوند به قرآن کند آغاز
خوبان دو عالم همه حیران محمد
یک حرف ز مدحش شده ما کان محمد
این است که برتر بود از وهم کمالش
جز ذات الهی همه مبهوت جلالش
رضوان شده دلداده ی مقداد و ابوذر
فردوس بود سائل درگاه بلالش
والله قسم نیست عجب گر لب دشمن
چون دوست ز هم بشکفد از خلق و خصالش
هرگز به نمازی نخورد مهر قبولی
هرگز، صلوات ار نفرستند به آلش
بی رهبریش خواهد اگر اوج بگیرد
حتی ملک العرش بسوزد پر و بالش
یوسف ببرد حسن خود از یادگر او را
یک منظره در خاطره افتد ز خیالش
این است همان مهر درخشنده که تا حشر
یک لحظه به دامن نرسد گرد زوالش
گل سبز شود از جگر شعله ی آتش
در وادی دوزخ فتد ار عکس جمالش
چون ذات خدای ازلی لیس کمثله
باید که بخوانیم فراتر زمثالش
ایجاد بود قبضه ای از خاک محمد
افلاک بود بسته به لولاک محمد
ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت
دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت
هم بام فلک پایگه قدر و جلالت
هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت
عیسی به شمیم نفست روح گرفته
دل بسته دو صد یوسف صدیق به چاهت
دل های خدایی همه چون گوی به چوگان
ارواح مکرم همه درمانده ی جاهت
از عرش خداوند الی فرش، به هر آن
هستند همه عالم خلقت به پناهت
دائم صلوات از طرف خالق و خلقت
بر روی سفید تو و بر خال سیاهت
زیباتر و بالاتری از آنکه به بیتی
تشبیه به خورشید کنم یا که به ماهت
سوگند به چشمت که رسولان الهی
هستند به محشر همه مشتاق نگاهت
زیبد که کند ناز به گلخانه ی جنت
خاری که شود سبز در اطراف گیاهت
این نیست مقام تو که آدم به تو نازد
عالم به تو خلاق دو عالم به تو نازد

کارشناسی کانونهای فرهنگی و تربیتی استان

منابع طبیعی و اهمیت آن

با عنایت به نزدیکی هفته ی منابع طبیعی و روز درختکاری لازم دیدم مطالبی را در مورد اهمیت منابع طبیعی در وبلاگ درج نمایم هر چند به جد معتقدم حفاظت وحراست از منابع طبیعی مربوط به تمام طول سال بوده و مختص به این چند روز نمی باشد.

شما حتماً در طول زندگی در مجلات و کتاب‌ها خوانده‌اید و یا از اخبار، رادیو و تلویزیون راجع به بحران‌های تکرارشونده مطلع شده‌اید، بحران‌هایی از قبیل جنگ، انفجارات اتمی، انفجار جمعیت و ضایعات ناشی از آن مثل قحطی و گرسنگی و غیره. اینگونه بحران‌ها در مناطق مختلف کره زمین جملگی گواه بر صدمه‌خوردن محیط زیست انسان است. آلودگی آب و هوا خود شاهدی بر گسترش شهرنشین و این ضایعات دلیلی بر کاهش بیش از حد گونه‌های مفید گیاهی و جانوری است. محققینی که به این‌گونه مشکلات و مصائب توجه دارند و آنها که وضعیت ملت‌ها و رشد جمعیت جهان را دائماً مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، خبر از گسترش اضطراب، عصبانیت و فشار روحی اقشار جامعه می‌دهند. هم‌اکنون کسی نمی‌تواند در مسئولیت مهم خود در حفظ محیط زیست در همه ابعادش شانه خالی کند. هیچ یک از ما نمی‌توانیم از جهانی که در آن زندگی می‌کنیم غافل باشیم.

برخی کشورها که دارای تکنولوژی پیشرفته هستند بین جمعیت کشور و منابع طبیعی تعادل مناسبی را به‌ وجود آورده‌اند و به عبارتی از منابع خود با تکنیک صحیح و علمی بهره‌برداری می‌کنند. نقاطی از دنیا که در آن خطر جنگ و جنگ‌افروزی وجود دارد، معمولاً نقاطی هستند که در آن منابع طبیعی با کمبود مواجه هستند و یا جاهایی هستند که تکنولوژی لازم برای بهره‌برداری از منابع طبیعی موجود نیست. این نقاط غالباً نواحی پرجمعیت جهان را شامل می‌شوند زیرا رشد جمعیت آنها از رشد تکنولوژی بیش‌تر است و میزان منابع طبیعی که می‌تواند در اختیار مردم قرار گیرد، قابل قبول نیست، همزمان با افزایش رشد جمعیت  و کم شدن منابع طبیعی خطر جنگ افزایش می یابد. هر راه حل ثابتی برای رفع مشکلات بین‌المللی باید تضمین کننده حفظ محیط زیست باشد و آن را ملحوظ دارد تا بتواند سلامت و سعادت زندگی مردم را تأمین و مشکل جمعیتی آنها را برطرف نماید. برای کشورهای پیشرفته که دارای تکنولوژی برتر هستند و مردم آنها با فراوانی مواد و مایحتاج مواجه‌اند و زندگیشان در حد لوکس است، بسیار مشکل است که بتوانند میزان بدی وضعیت موجود در سایر نقاط دنیا را تجسم کنند. فقط تعداد بسیار کمی هستندکه با محرومیت ثابت مردم در سایر نقاط دنیا آشنا هستند. کشورهای پیشرفته به رشد جمعیت خود توجه داشته، می‌دانند که رشد ممتد جمعیت چه هزینه‌هایی را دربر دارد و به همین دلیل قادر شده‌اند رشد جمعیت خود را کنترل نمایند.

کشورهای پیشرفته می‌توانند کارخانجات بیشتری داشته باشند و این فقط به قیمت افزایش آلودگی آب و هوا است. آنها می‌توانند ماشین‌های بیشتری داشته باشند، ولی به قیمت انبوهی ترافیک در شهرها و افزایش شاهراه ها. آنها می‌توانند مسافرت خود را در اتوبان ها زیاد کنند ولی به قیمت افزایش اتوبان ها که خود جای اراضی کشاورزی و منابع طبیعی را اشغال می‌کند. آب و هوا زمانی تمیز و ارزان قیمت بودند، ولی امروزه آلوده و گران می‌باشند. زمین زمانی ارزان قیمت و سهل‌الوصول بود، ولی امروزه مشکل می‌توان فضایی را با قیمت ارزان تهیه نمود که از نظر حفظ منابع طبیعی منحصر به فرد باشد و جایی برای تفریح و تنفس اهالی شهرها باشد.

امروزه این واقعیت به حقیقت پیوسته است که نمی‌توان رشد جمعیت بیش از حد در کشورهای محروم و قحطی‌زده را از نظر دور داشت و آن را نادیده گرفت. این ادعا که می‌توان مسأله سایر ملل را نادیده گرفت به قول جامعه‌شناس معروف Paul Ehrlich مثل این است که بگوئیم مسافری در یک قایق که انتهای قایقش در آب فرو رفته می‌تواند خود را به سلامت از مرگ برهاند. ما همگی سرنشینان کره پرجمعیتی هستیم در جهان واحد و توجه به محیط زندگی بشر باید مورد توجه همگی باشد.

در زمانی نه چندان دور که جهان بزرگ و جمعیت آن بالنسبه کم بود بشر می‌توانست در اعمال خود اشتباهات بزرگی را مرتکب شود بدون اینکه به محیط زیست لطمه جدی وارد گردد. اگر جنگلی نابود می‌شد و یا مرتع و علفزاری به بیابان تبدیل می‌شد، هنوز هزاران جنگل و چمنزار دست نخورده وجود داشت. امروزه جهان کوچک و جمعیت آن بسیار زیاد است و هرگونه اشتباهی غیر قابل جبران است. هرگونه اشتباهی در رابطه با محیط زیست و تأمین مجدد آن بسیار پرهزینه است، تلاش و تقلا برای حفاظت از محیط زیست چیزی است که باعث رشد و ارتقاء می‌شود و سعادت کامل افراد را تضمین می‌کند. بشر باید در طبیعت به گونه‌ای عمل کند تا ضمن تهیه غذا و تأمین زندگی که برایش اساسی هستند، آن را در حد اعلا حفظ نماید. طبیعتی سرشار از فضا برای جابجایی، سرزمین طبیعی برای گردش کردن، مناظر طبیعی برای تحسین کردن و جانوران وحشی برای مشاهده، مطالعه، شکار و غیره....

امروزه باید تصمیمات مفید خود را در رابطه با حفظ کیفیت محیط زیست سریعاً به مرحله اجراء درآوریم. اگر بیش از این منتظر بمانیم ممکن است موقعیت مناسب را از دست داده و محدودیت های زیادی در رفتار با طبیعت ایجاد گردد، هدف ما این نیست که فقط راه‌حل ساده‌ای برای محیط زیست انتخاب و معرفی کنیم. برای بسیاری از مشکلات هم‌اکنون هیچ راه‌حلی نداریم و تنها کاری که اکنون می‌توانیم در رابطه با حفظ محیط زیست بطور قاطع انجام دهیم، حفاظت از آن با محدود کردن رشد بیشتر جمعیت است. سایر راه‌حل ها یعنی افزایش تولیدات از طبیعت برای تغذیه نسل بشر و غیره موقعیت را خراب تر می‌کند. قبل از اینکه موقعیت از این هم خراب تر شود و جهانی خلق کنیم که دیگر نسل بشر قادر به ادامه زندگی در آن نباشد، باید به فکر چاره باشیم و وارد عمل شویم.

منابع طبیعی، مواد، سرزمین و موجودات زنده‌ای هستند که بویژه در فرهنگ انسانی مفید و ارزشمند هستند. امروزه همه چیزهای موجود، روی کره زمین از یخهای قطبی گرفته تا قلل کوه های استوایی و اعماق دریاها برای انسان ارزشمند بوده و در نتیجه جزء منابع طبیعی محسوب می‌گردند.

منابع طبیعی را به دو دسته کل تقسیم می‌کنند. یکی منابع تجدید شونده و دیگری منابع غیرقابل تجدید. مطالعات اخیر نشان داده است که حد و مرز بین این دو کاملاً مشخص نیست و این خود از اهمیت این تقسیم‌بندی می‌کاهد. منابع تجدیدشونده همان منابع زنده هستند مانند جنگل ها، مراتع، آبزیان، خاک و...، منابع طبیعی غیرقابل تجدید، اشیاء بی‌جان مثل معادن و سوخت‌های فسیلی هستند.

اختلاف بین این دو دسته از منابع بسیار مهم هستند. منابع زنده قادر به تکثیر، تولید مثل، افزایش و جابجایی هستند. اگر از این منابع بطور صحیح استفاده شود می توانیم سال های سال ازآنها بهره‌برداری کنیم بدون اینکه لطمه‌ای به آنها واردآید. منابع غیرقابل تجدید به خودی خود جابجا نمی‌شوند و مدت زمان جابجایی آنها آنقدر طولانی و به نسبت کم است که در زمان حیات انسان قابل رؤیت نیست. توده‌های آهن یا منابع نفت رشد نمی‌کنند. وقتی یک منبع مرده مورد مصرف و استفاده قرار گرفت از دست رفته و ما باید چیز دیگری را جایگزین آن کنیم و یا اینکه بدون وجودآن به زندگی ادامه دهیم.

دومین اختلاف مهم این دو منابع در این است که منابع زنده به هم پیوسته و وابسته‌اند. اگر جنگلی را بطور یکسره قطع کنیم نه تنها درختان از بین می‌روند بلکه به خاک هم صدمه وارد می‌گردد. نسبت های آبی منطقه تغییر می‌‌کند. زندگی ماهیان در نهرها و رودخانه‌ها و زندگی جانداران در خشکی تخریب و یا ممکن است بطور چشمگیری تغییر یابد. پس منابع زنده در هر ناحیه‌ای به همدیگر گره خورده و عجین هستند چنانچه به یکی لطمه وارد شود به سایرین نیز وارد می‌گردد. در منابع غیرقابل تجدید این طور نیست، استخراج زغال‌سنگ در یک ناحیه ضرورتاً تأثیری بر سایر ذخایر ندارد.

هنگامی که ما زغال سنگ یا نفت را برای سوختن مصرف می‌کنیم جنگل محفوظ می‌ماند، ولی همزمان هوا آلوده‌تر می‌شود به نحوی که رشد نباتات و حیوانات ممکن است به مخاطره افتد. امروزه معلوم شده که بسیاری از منابع از جمله اکسیژن موجود در هوا، نفت و زغال‌سنگ موجود در زمین نتیجه‌ای از فعالیت موجودات زنده است و به آنها وابسته‌ است. منابع طبیعی غیرقابل تجدید دائماً در حال کاهش و تنزل هستند و با افزایش رشد جمعیت توسط بشر بطور بیرحمانه مصرف می‌شوند. بایستی در استخراج و مصرف آنها جانب احتیاط را حفظ نموده و از ضایعات و فضولات آنها جلوگیری نمود. با اعمال اینگونه مدیریت بهره‌برداری از منابع امکان عرضه آن برای مدت زمان طولانی میسر است و بالعکس اگر با بی‌احتیاط همه آنها را مصرف کنیم بزودی شاهد زوال و پایان آنها خواهیم‌ بود.